بزرگترین دروغ

تا ابد در خاطرات من باقی خواهی ماند و من بر این باورم که روزی بساط فرقت من جمع خواهد شد ...
 
و من دوستت خواهم داشت ... و دستان مهربان و بی تاب تو را خواهم فشرد و شاخه های پیر نسترن را به ارمغان خواهم آورد و زبان از تکلم مانده و آن روز ، روز قیامت دیدگانمان است ؛

و نیستان دیدگانم از آتش شعله ور خواهد شد و با آب اشک فرو خواهد نشست .

پس با من زمزمه کن ! خوشترین شعر زمان را که ( دوستت دارم ) ...
 
و به یاد داشته باش که در این شبان فراق تو را من چشم در راهم و به این امید زنده ام و ایمان دارم روزی که به دیدارت خواهم شتافت و تو را با مهربانی در آغوش خواهم گرفت و آن روز بهترین روز من است ...
روز دیدار تو ........
 

نظرات 4 + ارسال نظر
مرد بارانی جمعه 27 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 14:21 http://Rainyman.iryahoo.com

همه در انتظارا اون روز خوبند آنروز که با نگاهایشان با هم قیامتی در دلهایشان بپا کند.موفق باشی.به ما هم سر بزن خوشحال میشیم.

مرد بارانی جمعه 27 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 18:05

حق با تو هست قبلی ها رو که خوندم فهمیدم.

هیوا جمعه 27 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 19:16 http://avow.tk

سلام غریبه !
روزی دو سه بار میام اینجا و به اون دختری که روی تاب ، سواری می خوره زل می زنم .. نمی دونم توی آرامش رفت و برگشتش چی هست که من نمی تونم ازش دل بکنم .. نمی دونم ..

مرفه بی درد شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 15:17 http://aminb.blogsky.com

تو را من چشم در راهم
شبا هنگام
که می گیرند در تلاجن شاخه ها سایه ها رنگ سیاهی
....
گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی کاهم
تو را من چشم در راهم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد